مخالف احیای وزارت بازرگانی «سابق» هستم
محسن بهرامیارضاقدس، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران
ادغام وزارت بازرگانی با وزارت صنایع و معادن، وزارت راه و ترابری با مسکن و شهرسازی و ادغام وزارت کار با وزارت تعاون و رفاه اجتماعی از ابتدا اشتباه بود هر چند هدف اصلی در ابتدا تسهیل در انجام امور مراجعان به دولت و اصلاح ساختار و روشهای انجام کار این وزارتخانهها بود، اما تجربه ۱۵ ساله نشان داد که هیچ کدام از این اهداف به دست نیامدند.
در طول این ۱۵ سال نه تنها از تعداد پرسنل وزارتخانهها کم نشد، بلکه به اشکال مختلف سرمایههای فیزیکی بیشتر شد و میزان داراییها هم افزایش پیدا کرد و اصلاح روندی هم صورت نگرفت؛ این در حالی است که قرار بود فرآیندها در هم ادغام شود و افراد بتوانند کارهای خود را در یک پنجره واحد انجام دهند که این هم صورت نگرفت.
آنچه در گذشته مورد انتقاد بود، این موضوع بود که وزارت بازرگانی عملا وزارت واردات است و وجود آن باعث میشود تا تنها واردات انجام شود و این واردات گسترده موجب آسیب به بخش تولید میشود، اما آمار و اطلاعات نشان میدهد که پس از ادغام وزارتخانهها هیچ وارداتی کاهش پیدا نکرد جز محدودیتهای ارزی که منجر به کاهش واردات شد و اگر وزارت بازرگانی هم باقی میماند به دلیل محدودیتهای ارزی بسیاری از کالاهایی که مشابه داخلی داشتند دیگر وارد کشور نمیشدند.
زمانی وزارت بازرگانی که مسوول تنظیم تراز تجاری کشور بود با احتساب مصرف سرانه کمبودها را از طریق واردات تامین میکرد و مصرف سرانه حفظ میشد، اما امروز شاهد آنیم که واردات کالایی مانند گوشت قرمز در زمانهایی ممنوع یا محدود میشود و در نتیجه آن سرانه مصرف گوشت قرمز از ۳۸ کیلو به ۱۲ کیلو رسیده است. زمانی قیمت گوشت قرمز هر کیلو ۲۵ هزار تومان بود که امروز قیمت یک کیلوی آن ۴۰۰ هزار تومان شده و این موضوع یکی از آفات است که اگر وزارت بازرگانی وجود داشته باشد اجازه چنین تصمیماتی را نمیدهد.
یکی از وظایف کوچک وزارت بازرگانی تنظیم تراز تامین کالای کشور است و سایر وظایف آن به روابط چندجانبه با کشورها و حمایت از صادرکننده در قالب مشوقهای صادراتی و برگزاری نمایشگاههای بینالمللی و تبلیغات و بازاریابی و خدمات بازرگانی و حمل و نقل کشتیرانی و رایزنهای بازرگانی و استقرار آنها در کشورهای هدف صادرات و بحث مربوط به انبارداری و شرکتهای پخش و نظارت بر شبکههای توزیع و اصناف کشور برمیگردد و صدها وظیفه دیگر که قبل از ادغام به عهده وزارت بازرگانی بود، اما بعد از آن دستخوش فراموشی شد و هیچ دستگاهی هم مستقیما احساس نمیکند که متولی آن است.
کار وزارتخانه صمت بسیار سنگین است و با کمال احترام باید گفت هیچ کدام از وزرا نتوانستند این وزارتخانه عریض و طویل را به درستی اداره کنند، لذا از این منظر جداسازی این وزارتخانهها میتواند به بهبود مدیریتشان کمک کند. من مخالف احیای وزارت بازرگانی سابق هستم و نمایندگان مجلس باید مراقب باشند تا یک وزارتخانه چابک و جدید با همین امکانات موجود تحت عنوان «وزارت تجارت و خدمات بازرگانی» احیا شود تا نیازهای روز بازرگانی کشور که در ۱۵ سال قبل وجود نداشت را هم بتواند برطرف کند.
معتقدم گمرک باید به عنوان دروازه تجارت خارجی زیرمجموعه وزارتخانه جدید بازرگانی باشد و برخی بانکهای تجاری هم در ذیل این وزارتخانه جدید قرار گیرند تا بتوانند تراز تجاری کشور را تنظیم کنند، مانند بانک توسعه صادرات و بانک تجارت که قبلا هم در ذیل این وزارتخانه بود و امروز هم باید حداقل مدیریت آن یا مجمعش با این وزارتخانه باشد. بخش تجارت کشاورزی کشور هم طبق قانون انتزاع از بخش بازرگانی جدا شد که بهتر آن است مجددا به بخش تجارت خارجی کشور بازگردد.